هر روز صبح که از خواب پا میشم/ میغلتم گربمو میبینم
میبندم موهامو، میشینم/ باز آینه رو برعکس میگیرم
یه کم از عطر پیمان میزنم/ سایه سفید زیر چشمام میزنم
اخبارو میخونم و مچاله میکنم/ قهوهی تازه رو تفاله میکنم
گروم گروم، توی سینم/ میکوبه میگه یه روز دیگه است
من توی سینم ساعت نمیخوام/ مسابقه، بردن و باختن نمیخوام
نفرت داره منو هارم میکنه/ سردی آدما داغم میکنه
این دوپای مغرور پر ادعا رو ول کنی برگر آدم میخوره
دادستان شهرم خواب/ رئیس جمهور وقتم خواب
توی خونمون زندانی/ تموم لباس و رختم خواب
آدم! میبینی زندانی چیه؟/ نتیجه دروغ و بازی چیه!
تو که این همه کفترو ساقط کردی/ کوچ خفاشا واسه چیه؟
برچسب : نویسنده : dmc76 بازدید : 61