هیچ توجهی

ساخت وبلاگ

با انگشت های پایش در میان ملحفه‌ها دنبال جای خنکی می گشت

اما نتوانست پیدایش کند.

هیچ توجهی به زمان بالا آمدن ماه و یا

به جغدشاخدار بزرگی که به سمت یک زاغ کبود حمله کرده بود نداشت.

از همان جایی که بر روی تشک دراز کشیده بود صدای بلند شدن پرنده هایی را در مرداب شنید

اما به سراغ آنها نرفت.


# شخصی DMC#رمانعوف
+   یکشنبه ۱۳۹۹/۱۲/۱۷ ~1:4  توسط DMC  | 
سنگین...
ما را در سایت سنگین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dmc76 بازدید : 165 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 20:49